اختلالات جنسي به طور كلي به سه دسته تقسيم مي شوند

1- بدكاري هاي جنسي(منظور مشكلاتي است كه در جريان ارتباط جنسي زن و مرد ايجاد مي گردد مانند اختلال در نعوظ، انزال زودرس يا ديررس، واژينيسم و …)

2-  اختلالات هويت جنسي(نوعي آشفتگي قابل ملاحظه در مذكر يا مونث بودن است كه فرد تمايل شديدي نسبت به اينكه در زمره جنس مخالف باشد ابراز مي دارد)
[align=JUSTIFY]3- نابهنجاري هاي جنسي(يك فرد طبيعي كسي كه دامنه رفتارهاي جنسي اش متوجه همسر(انسان) باشد. كساني كه از نابهنجاري هاي جنسي رنج مي برند تنها با اشيا يا موقعيتهايي خاص مي توانند به اين ارضا دست يابند).

در سري مقالاتي كه تا به حال در اين بخش ارايه داديم تنها به معرفي بدكاري هاي جنسي پرداختيم در حالي كه از اين به بعد قصد داريم طبقات ديگر اختلالات و مشكلات جنسي نيز مورد بررسي قرار گيرد.
اينكه به چه دليل افراد مبتلا به اين مشكل مي شوند هنوز مشخص نيست اما محققان دلايل مختلفي از جمله انگيزش ناخودآگاه تا تاكيد بر مكانيسم هاي عصبي كه آسيب ديده را مد نظر قرار مي دهند

در اين يادداشت قصد داريم يكي از نا بهنجاري هاي جنسي يعني فتيشيسم را به شما معرفي كنيم:

فتيشيسم وضعيتي است كه در آن يك شي(بت)به عنوان منبع اوليه برانگيختگي جنسي و ارضا عمل مي كند. اين اختلال يكي از پيچيده ترين اشكال رفتار جنسي است و مزمن است و در مواردي جمع آوري اشيا بت گونه مانند لباس زير زنانه، چكمه، كفش، جوراب و .. را به خود اختصاص مي دهد. ضمنا اكثر اين افراد در فعاليتهاي جنسي خود انزوا طلب هستند.

اين دسته از افراد گاه با مشاهده كفش يا چكمه،جوراب و يا پاهاي زنان و يا حتي مشاهده انگشتان پاي زنان(فوت فتيش) دچار تحريك جنسي مي شوند و اين مساله براي خود آنها آزار دهنده بوده و زندگي روزمره را با اختلال مواجه مي كند به خصوص كه براي بسياري از اين دسته از افراد اين وضعيت توام با احساس گناه است و به همين دليل اصلا براي درمان مشكل خوداقدامي نمي كنند.

اينكه به چه دليل افراد مبتلا به اين مشكل مي شوند هنوز مشخص نيست اما محققان دلايل مختلفي از جمله انگيزش ناخودآگاه تا تاكيد بر مكانيسم هاي عصبي كه آسيب ديده را مد نظر قرار مي دهند.

اما آنچه كه مسلم است اين است كه تبليغات ماهواره ها و انواع فيلمهاي غير اخلاقي و .. در شكل گيري و حتي بيدار شدن اين مشكل نقش بسزايي را خواهد داشت.

درمان
براي درمان اين مشكل پژوهشهاي كمي صورت گرفته و همانطور كه براي يافتن تعريفي ساده از اين اختلال بايد متون بسياري را جستجو كرد مسلما براي درمان آن نيز ناچاريم متون و مقالات متعددي را مورد بررسي قرار دهيم.

اما به طور كلي به نظر مي رسد روشهاي رفتارگرايي در كنترل اين مشكل مي تواند بسيار موثر باشد:

درمانهاي اجتنابي يعني مواجهه واقعي يا خيالي با محرك نامطلوب و سپس دريافت يك محرك نامطلوب مثل ضربه برقي مي تواند در درمان اين مشكل موثر باشد. مثلا درمانگر بايد بيمار را با موقعيتهاي تحريك كننده مواجه كند و هر گاه كه بيمار دچار تحريك شد، ضربه الكتريكي به وي وارد نمايد تا به مرور اين موقعيتها براي وي انزجار آور شود.

**دو روشي كه در ادامه عنوان مي گردد مربوط به كنترل خيالپردازي هاي اين بيماران است. مسلما تا زماني كه خيال پردازي در ميان نباشد فرد اين گونه در برابر اين نوع محركها تحريك نمي شود. لذا دو روش ذيل به اين منظور ارايه مي گردد:

روش ديگر عادت آموزي است. در روش عادت آموزي، فرد بايد با افكار تحريك كننده خود دايما مواجه شود. براي مثال تمام افكار آزاردهنده و تحريك كننده خود را پيدا كرده و انها را بر روي يك نوار ضبط كند(حتي در اين زمينه فيلمهاي ويديويي آموزشي هم وجود دارد كه در دسترس درمانگران است) سپس دايما اين نوار را گوش كنيد تا اين افكار برايش به صورت عادت در بيايد و ديگر به آنها توجهي نداشته و با مرور اين افكار دچار تهييج و تحريك نشود.
تحريك شدن اين دسته از افراد توام با اضطراب است بنابراين تنها راه كنترل اين تنش و اضطراب، يادگيري روشهاي آرامش ورزي است كه به فرد كمك مي كند تا با اين نوع موقعيتها به درستي مواجه گردد

ايجاد وقفه در فكر ، منظور از وقفه در فكر اين است كه بيمار بتواند بر فرآيند فكري خود كنترل يابد و هرگاه افكار تحريك كننده و تهييج دكننده به ذهنش رسيد توانايي كنترل بر آن را داشته باشد. براي اين كار فرد بايد خودخواسته اين افكار را در ذهن ايجاد كند و سپس بلافاصله فرياد بكشد، “ايست”. اين فرياد مي تواند واقعاً شنيده شود يا فقط در ذهنشان باشد. به اين فرياد ادامه دهيد تا فكر منفي از بين برود.

و روش ديگر يادگيري آرامش آموزي است. از آنجا كه تحريك شدن اين دسته از افراد توام با اضطراب است بنابراين تنها راه كنترل اين تنش و اضطراب، يادگيري روشهاي آرامش ورزي است كه به فرد كمك مي كند تا با اين نوع موقعيتها به درستي مواجه گردد. فراموش نكنيد كه ما تنها توضيحاتي اجمالي از روشهاي درماني را ارايه داديم و درمان قطعي اين مشكلات تنها از طريق ارزيابي كامل بيمار و دخالت مستقيم درملانگر در فرآيند درمان ميسر است.